به گزارش رهنما به نقل از مشرق،رسانه ملی در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با مجموعه مستندی با عنوان «رجال پهلوی» روزهای ابتدایی بهمنماه را آغاز کرد. تا کنون مستندهایی درباره «هویدا»، «اشرف پهلوی» و «اسدالله علم» از سیما پخش شده است و مستند «روزگار رضاخانی» نیز امشب (پنجشنبه) از شبکه سوم سیما پخش شد.
به همین بهانه، در گفتگویی با «محمد صادق کوشکی»، دکترای اندیشه سیاسی، عضو هیئت علمی و استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سه مستند هویدا، اشرف و اسدالله علم را بررسی کردیم که در ادامه این گفتگو از نظرتان میگذرد:
کوشکی: بسمالله الرحمن الرحیم. به نظر بنده نیاز فراوانی است که مردم جامعه ما، در شرایط فعلی، اطلاعات دقیقی از تاریخ قبل از انقلاب و مخصوصا در آن نقاطی که دشمنان نظام و انقلاب بشدت دارند سرمایهگذاری میکنند برای تحریف تاریخ ایران داشته باشند مخصوصا تاریخ عصر پهلوی، که توسط دشمنان و رسانههای معارض و معاند، اطلاعات تحریف شده و ناقص را و حتی غلط را ارائه میدهند. در آن نقطه نیاز جدی است که ما بتوانیم در حوزه مستند سازی تصویری اطلاعات کاملا درست را به مردم ارائه دهیم. تا جامعه به صورت مستمر و با تغییر نسلها تحلیل درستی همواره از دوران پهلویها و در مورد انقلاب داشته باشد.
به همان دلیلی که دشمن سرمایهگذاری گسترده میکند برای تطهیر چهرههای منتسب به حکومت پهلوی و طاغوت. دلیل این ضرورت این است که رسانههای معارض و معاند طی چند سال اخیر تلاش میکنند چهره درخشان و جذابی از دوران پهلوی ارائه بدهند. این رسانهها تلاش میکنند با تطهیر افراد منتسب به رژیم گذشته آغاز انقلاب را آغاز تباهی و انحطاط گرفتاری و بدبختی در ایران به نمایش بگذارند. به همین دلیل جریان رسانهای انقلاب هم باید بتواند تصویر درست و دقیقی از حقایق و واقعیتهای قبل از انقلاب ارائه بدهد. یکی از ابزارها، ساخت آثار مستند هست و مستند تصویر بسیار گویاست به شرط آنکه مبتنی بر اسناد و واقعیتها و حقایق تاریخی باشد.
به همان دلیلی که دشمن سرمایهگذاری گسترده میکند برای تطهیر چهرههای منتسب به حکومت پهلوی و طاغوت. دلیل این ضرورت این است که رسانههای معارض و معاند طی چند سال اخیر تلاش میکنند چهره درخشان و جذابی از دوران پهلوی ارائه بدهند، جریان رسانهای انقلاب هم باید بتواند تصویر درست و دقیقی از حقایق و واقعیتهای قبل از انقلاب ارائه بدهد.
تلاشی که یکی از مراکز ساخت مستند انجام داده در طول این مدت اخیر، محصول تلاش آنها به ساخت سه اثر در مورد اشرف، هویدا و علم انجامیده است که در طول ایام دهه فجر پخش میشود. این مستندها در جشنواره سینما حقیقت نمایش داده شده است و بحث بنده به بهانه پخش مستند هویدا از شبکه مستند است.
در مورد مستند هویدا متاسفانه چند تا مشکل جدی وجود دارد که این مشکلات باعث میشود یک مقداری این سری آثار جدیتر نقد بشود. چون عوامل سازنده و چهرههای موثر در این سه اثر افراد مشابهی هستند. در واقع این سه اثر نوعی سه گانه است. چهرههایی که برای گفتگو در این سه مجموعه انتخاب شدند، چهرههای شاخص دوران پهلوی هستند. منتها این سه اثر و مشخصا اثری که در مورد هویدا ساخته شده است از چند ناحیه رنج میبرد و مشکلاتی دارند.
منابع این آثار منابع قوی نیستند. شاید بهترین منبعی که جامعه بپسندد و بپذیرد، خاطرات خود درباریان عصر پهلوی است در مورد یکدیگر و گزارشاتی که در مورد یکیدیگر در کتب خاطراتشان منتشر کردند. مخصوصا خاطرات افرادی که در خارج از کشور هستند مثل «علم» و «ثابتی» .
علم که در خاطراتی که از او منتشر شده است توضیح میدهد در مورد خیلی از چهرهها و اشخاص و رویدادها و هیچ کس در مستند بودن خاطرات اسدالله علم حرفی ندارد. من اشاره میکننم به خاطرات خیلی از افرادی که در دربار پهلوی بودند و چهرههای نزدیک به خاندان سلطنت.
میشود به فریدون هویدا، پرویز راجی، مینو صمیمی، اشرف پهلوی و خیلی از افرادی که در ساختار حکومت پهلوی حضور داشتند و خاطرات تایید شده آنها منتشر شده است. مثل فرح پهلوی و امثالهم. این افراد که خاطراتشان منتشر شده است و رجوع به این خاطرات میتواند خیلی از بخشهای ناگفته تاریخ را نشان بدهد. مثلا در اثری که تحت عنوان هویدا به نمایش درآمد، دیدیم که تقریبا استفاده خیلی جدی از این آثار نشده است و از دو الی سه کار به صورت محدود مصرف شده بود. این یک نقص آثار ساخته شده است و نقص بعدی این است از اسنادساواک استفاده نشده بود.
ساواک برای تکتک چهرهها و مقامات تکنگاریهای دقیقی دارد که اینها به همت مرکز بررسی تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شده است. این اسناد ساواک خیلی از آن بخشهای پشت پرده چهرهها و شخصیتها ورویدادها و عصر پهلوی را به نمایش میگذارد. حتی چهرههایی مثل هویدا و اشرف و اینها گزارش رد میشده و پرونده وجود دارد.
موارد ذکر شده میتوانست به صورت جدی ماخذ و منبع قرار بگیرد و بحث روزنامهها و منابع همان عصر. چه روزنامههای داخلی و چه روزنامههای خارجی.
مثلا در مورد هویدا یکی از نکات خیلی خاص در مورد هویدا بحث تنش و تناقض رویایی هویدا است با نشریه توفیق. هویدا سالها چهره روی جلد نشریه توفیق بود. در مورد مجموعه هویدا اشارهای به این درگیریها موارد و تنشها نمیشود و از مطبوعات داخلی همان عصر، استفاده جدی نمیشود؛ هر چند که مطبوعات خارجی نیز منبع و ماخذ بسیار خوبی هستند و حالا توقع نداریم که از آن منابع استفاده شود. از سوی دیگر پژوهشگران دقیق حوزه تاریخ. ما خوشبختانه پژوهشگران بسیار متدینی در حوزه تاریخ قبل و بعد از انقلاب داریم. از اینها میشد از این پژوهشگران استفاده جدی بشود و نشده است. در حد مصاحبههای کوتاه که آنهم به نوعی متنی را که نویسندگان مجموعه نوشتند را اجرا میکردند و برخی از این افراد تحلیل میدادند.
این سه ضعفی که گفتیم به اضافه یک نکته مهم. به نظر میرسد سازندگان مجموعه یا انقلابی نیستند یا اینکه روایت انقلاب اسلامی یا نگرش انقلاب اسلامی به تاریخ را نمیدانند، یا قبول ندارند.
من به آثار این مجموعه در گذشته در حال حاضر کاری ندارم. من میخواهم فعلا درباره همین سه اثر صحبت کنم. نقصانهایی که برای شما توضیح دادم موجب چه اتفاقی شده است. بنده عرض کردم که سازندگان این مجموعه آثار یا انقلابی نیستند یا اگر ادعای انقلابی بودن دارند، اصلا نگاه انقلاب اسلامی به تاریخ را نمیدانند.
همان نگاهی است که حضرت امام خمینی (ره) به سید حمید روحانی برای نگارش تاریخ انقلاب منتقل کردهاند .بحث بسیار صریح است. مسئولان ساخت مستند در حوزه روایت تاریخ انقلاب موظف و مسئولند که برای روایت تاریخی از انقلاب نصب العین شان فرمایش حضرت امام(ره) باشد. اگر بخواهند روایتی از انقلاب اسلامی ارائه بدهند که سازگار نباشد با دستور العمل حضرت امام، این کار خیانت به انقلاب اسلامی است. من میخواهم در مورد قضیه ساخت این مستند خوشبینانه نگاه کنم و بگویم مسئولان ساخت این آثار درک درستی از تاریخ پهلوی ندارند. در نتیجه مستندی که به نام هویدا ارائه میشود که به نوعی به تطهیر هویدا میانجامد و از سوی دیگر به تطهیر حکومت پهلوی منجر خواهد شد. سازندگان این مجموعه آقای احسان ناظم بکاییو همسرشان (سعیده نیک اختر) هستند که گفتهاند ما در مورد اشرف خیلی اسناد و مدارک نداشتیم و مجبور شدیم برویم روی روانشناسی اشرف کار کنیم. این حرف غلط است و دقیق نیست. مگر میشود ما در مورد اشرف اسناد و مدارک نداشته باشیم.
دوستان قصد دارند اشرف پهلوی را روانکاوی کنند؛ اشرف پهلوی معایب و نواقصش بدین صورت مطرح میشود که ایشان از لحاظ روانی یک مشکلات روحی داشته است. کسی که شریک جرم محمدرضا پهلوی در بسیاری از جنایتهایش بوده است به عنوان بیماری روانی قابل ترحم مطرح میشود که اختلال روانی داشته است. این جور نگاه کردن به صورت جدی خاندان پهلوی را تطهیر میکند و اصلا فلسفه انقلاب را در نهایت زیر سئوال میبرد.
اصلا این تیم سازنده به تیم تحقیقاتی اعتقاد داشتهاند!؟ من مثالی از متن مستند هویدا میزنم که مربوط به مرگ این شخصیت میشود و عینا کپیبرداری شده از گزارشی که از مرگ هویدا در یک یکی از هفتهنامههای اصلاح طلب. عینا کپی همان گزارش است. حتی چهرههایی که مصاحبه میشوند دقیقا همان چهرهها هستند. واقعا سریالی که در یک مرکز انقلابی ساخته میشود عینا کپیبرداری شود از آن گزارشی که در یکی از هفتهنامههای اصلاحطلب تهیه شده است؟ هفتهنامهای که نگاه مسئولان و سردبیرانش کاملا ارادت به نهضت آزادی دارد و بعد ستاره این قسمت، یعنی قسمت آخر مجموعه هویدا، دو چهره هستند: ابراهیم یزدی و محمد توسلی. و این دو در قسمت آخر سمبل عقلانیت معرفی میشوند. یعنی این قسمت آخر یا دانسته یا نادانسته دارد تصویر بسیار هوشمندانه یا خرمندانهای از ابراهیم یزدی را ارائه میدهد و تصویر خیلی مهربان و سلیم نفسی از محمد توسلی و در نقطه مقابل این دو نفر، کسی که سمبل روحانیت میشود به عنوان کسی که قاتل هویدا مطرح میشود، آقای هادی غفاری، با توجه به ویژگیها و طرز صحبت آقای غفاری و حتی ویژگیهای فیزیکیاش، واقعیت است که یک تصویر موهن و چندشآور و زشتی از روحانیت ارائه میدهد و آنهم روحانیت خط امام. هادی غفار در آن مقطع، مصداق همین حالت بوده است.
این مجموعه نه تنها هویدا را تطهیر میکند و نه تنها خاندان سلطنت را تطهیر میکند، بلکه در انقلاب اسلامی و چهره روحانیت را به عنوان افراد بدون منطق، آدمکش، افراد عجول، آدمهای نادان معرفی میکند و آدمهایی که حتی به نوعی مضحکاند
عملا این مجموعه نه تنها هویدا را تطهیر میکند و نه تنها خاندان سلطنت را تطهیر میکند، بلکه در انقلاب اسلامی و چهره روحانیت را به عنوان افراد بدون منطق، آدمکش، افراد عجول، آدمهای نادان معرفی میکند و آدمهایی که حتی به نوعی مضحکاند و از سوی دیگر نهضت آزادی را در قالب دو چهره شاخص منتسب به این نهضت به عنوان افراد خردمند و به عنوان طرفداران حقوق بشر و انساندوست معرفی میکند. این اتفاق در کجا رخ میدهد؟ آیا مسوولان ساخت مستند اصلا درکی از انقلاب اسلامی دارند؟ آیا درکی از نهضت آزادی دارند؟ آیا پیام حضرت امام را در مورد نهضت آزادی را نخواندهاند؟ آیا این محصولی است که تطبیق میکند با آن دستور العملی که حضرت امام فرمودهاند برای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی؟
اگر کسی با الفبای انقلاب اسلامی و نگاه حضرت امام (ره) و نگاه رهبری انقلاب آشنا باشد که میداند این اثر (مجموعه هویدا) و آن دو مجموعه دیگر نه تنها در خدمت انقلاب اسلامی نیست بلکه محتوای اثر دارد تاریخ انقلاب را تحریف میکند. یعنی این مسئله جای گلایه و شکایت دارد در حالیکه چنین مجموعه ای و چنین مرکزی حتما یک تیم هیات علمی قوی در آن باشد. بر آثار ساخته شده نظارت بکنند. آن هیات علمی که مسئول بررسی آثار هستند ارادتشان به انقلاب اسلامی و صحت نظرشان نسبت به انقلاب اسلامی ثابت شده باشد. حتی در تیتراژ این آثار به عنوان تعارف اسمی از مورخانی که تعدادشان کم نیست و اثار مکتوب فراوانی دارند، دیده نمیشود!
در عوض ژورنالیستهایی که در بهترین حالت ژورنالیستهایی که غیر انقلابی بودند، این ژورنالیستها شدند مغز متفکر چنین سریالهای مستندی که قرار است مدافع انقلاب اسلامی باشد با کمال تاسف، در حالیکه خودش مهاجم به انقلاب اسلامی است.
نکته این است نظام پهلوی که به صراحت همه پژوهشگران یک نظام جنایتکار است. روزنامههای فرانسوی، سوئیسی به قدر از واژههای فاسد و جنایتکار در همان عصر پهلوی برای توصیف این نظام استفاده میکردند، آنها میدانستند چه خبر است و بعد تصویری که ارائه میشود در حد آدمهای لایت معمولی است و فوقش اشرف کمی بیماری روانی دارد و هویدا...
در مورد تاریخ ما ابهام آنچنان نداریم. کسی که رزمآرا را اعدام انقلابی کرد چه کسی انجام میدهد معلوم است. جالب اینجاست که در این مورد صدها و صدها کار تحقیقی نوشته شده و ابهامی نیست که خلیل طهماسبی چه کسی بوده، ابهامی نیست که نواب صفوی چه کسی بوده است. در مورد نواب، رهبر انقلاب جمله صریح دارد و میفرمایند «بارقه انقلاب و تفکر انقلابی را در من جرقهاش را نواب ایجاد کرد». این یعنی روایت تاریخ از انقلاب اسلامی.
برای من مهم نیست باور کنم مهم این است که اسناد و مدارک و شواهد تاریخی و یاران نواب که هنوز زندهاند به حقیقت دیگری جز این گواهی میدهند. تاریخ یک علم است و باور شخصی در میان نیست. علم تاریخ نواب صفوی را معرفی کرده و چهرهها وشخصیتهای دیگر را معرفی کرده است. مشکل این است که سه گانهای درباره هویدا، اشرف و اسدالله علم ساخته می شود که مبتنی بر علم تاریخ نیست مبتنی بر ژورنالیسم زرد غیر انقلابی است و این ژورنالیسم زرد، جایش هر جا که باشد، خانه مستند انقلاب اسلامی جایش نیست.
مخاطب حرف من سازندگان این مجموعه نیستند. سازندگان این مجموعه محصولشان را ساختهاند و افراد زرنگی هستند که پول از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گرفتند و تطهیر هویدا و ترویج ابراهیم یزدی اثری را ساختهاند. به سازندگان باید احسنت هم گفت. سازندگان این سه مجموعه در بهترین و خوشبینانهترین حالت غیر انقلابی هستند. آدم غیر انقلابی باید اثری بسازد که غیر انقلابی باشد.
اثری که قرار است که در تلویزیون پخش بشود آیا در 39 سالگی انقلاب باید تطهیر خاندان سلطنت و تطهیر هویدا و ترویج نهضت آزادی را ببنیم در سیمای جمهوری اسلامی؟ و از سوی دیگر تاسف هم میخوریم از شبکه مستند و مدیر انقلابی و فهیم این شبکه که چرا چنین اثری را پخش کرده است؟ واقعا چنین کاری نباید پخش بشود.
کاش دوستان یک مناظره در تلویزیون برگزار کنند، اگر کارشان را قابل دفاع میدانند، آنوقت دانه دانه خطاها و اشکالات اینها گفته خواهد شد که معلوم شود چه میکنند. هم گلایه میکنیم از آقای غفوری که خودش انقلابی و بسیجی است و تا جایی که ایشان را میشناسیم ایشان بچه انقلاب هستند. ایشان مجوز پخش چنین کاری را دادهاند؟ شاید سر ایشان هم شلوغ بوده. و گلایه خیلی شدیدتر از مرکز ساخت مستند که چرا چنین آثاری را تولید کرده و نظارت لازم را نداشته است.
ارسال نظرات